ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 30 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 10 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

بخواب آروم

  لالا لالايي لالا لالايي لالايي لالايي لا لا يي ببار اي نم نم باران ببار اي نم نم باران زمين خشک را تر کن سرود زندگي سر کن دلم تنگه دلم تنگه سرود زندگي سر کن دلم تنگه دلم تنگه بخواب بخواب اي دختر نازم به روي سينه ي بازم که همچون سينه ي سازم همش سنگه همش سنگه که همچون سينه ي سازم همش سنگه همش سنگه لالا لالا لايي لالا لالا لايي لالايي لالايي لا لا يي لالايي کن مرغک من دنيا فسانه ست لالايي کن مرغک من دنيا فسانه ست هر ناله ي شبگير اين گيتار محزون اشک هزاران مرغک بي آشيانه ست هر ناله ي شبگير اين گيتار محزون اشک هزاران مرغک بي آشيانه ست ببار اي نم نم باران ببار اي نم نم با...
27 تير 1393

بازی 74

  یادمه بچگیامون علاقه ای به پای شیر اب نشستن و شستن عروسکامون داشتیم عروسکای دردونه خیلی کثیف شده بودن انداختم تو ماشین لباسشوییش و چرخیدن عروسکاش به تماشا نشست خیلی دوست داشت هر بار یهکی از عروسکا میومد روی اب مرحله آب کشی توسط دستان کوچک دردونه و وقتی متوجه شد عروسک اون عروسک سبک قبل نیست اونقدر سنگین شد که خودمم بسختی شستمش در مورد سنگین شدن رابطش با خیس شدن و خشکی با هم صحبت کردیم ...
23 تير 1393

[عنوان ندارد]

ای پدر، ای مادر من به رفتار شما می نگرم دیده ام ناظر اعمال شماست  بهر من خوب و بد از کار شما مفهوم است عمل و کار شما الگوی رفتار من است نه چنان می شوم آخر که شما می خواهید وضع من بسته به رفتار شماست ای پدر، ای مادر من در آئینه سیمای شما آنچه اندردلتان می گذرد می خوانم بهتر آن است که با من همه صادق باشید تا نگیرد دل من رنگ ریا ای پدر ، ای مادر اشتباهی اگر از من سر زد                 کاه را کوه مکنید                           نخ مو را می نمایید طناب  من هم انسان و لغزش دارم با زبان خوش خود ذهن من آگاه کنید  تا که دیگر نکنم کار خطا را تکرار ای پدر، ای مادر بنیان همدلی گر باشد مهر من چو گل در برتان شادابم مگذارید که الفت زمیان برخیزد من پریشان...
17 تير 1393

دیالوگ10

تابستون و هوای گرم   بعد از نقاشی با یخای رنگی یدونه ی ما ارادت خاصی به یخ داره واسش یخ تو اب انداختیم که اب سردی نوش جان کنن اما بعد از چند دقیقه که یخا اب شدن تازه مشکلات ما شروع شد که:  یخا کو؟؟؟؟؟ با اخم یخا ر خوردی؟؟؟ من:نه مامان ماهرخ:پس این یخا کجان من:آب شدن ماهرخ:چرا اب شدن کجا اب شدن من: هیچی دیگه باید یه برنامه واسه یخا و انواع حالتای اب ترتیب بدیم ************************ بازی اکوادور و فرانسه بود یه چند لحظه ماهرخ میخکوب بازی شد یه هو با چشای گرد و طلب کار رو به من پوستش چرا سیاهههههههههه؟ صورتش سیاههههه؟ من: بله ماهرخ: چرا سیاه...
15 تير 1393

بازی 73

نقاشی روی پلاستیک فریزر بادکنک و ... سوراخ شدن و ترکیدن و به به..... کم کم ک دخترک را با سیستم های امروزی آشنا میکنیم بعد از سه سالگی مفید است البته سرعت اشنایی دخترمان را با سرعت اینترنت تنظیم کردیم و عجله ای نیست این اولین بازی کامپیوتری دخترمان است خدایش پدر ویندوز ویستا را بیامرزد ما که دستمان خالی تر از تهیس مدتیس  فقط پست بازی داریم وانچنان بر ما نمیچسبد اینترنتمان همچنان در چاله گودال است و ... وقتی جایی به اینترنت میرسیم همچون گنج یافته ها زود .تند. سریع سراغ گوشی رفته و عکس میگذاریم از احساساتمان، سخنوری هایش، روزانه هایمان در گوشی هیچ نداریم در ذهن هم آلزایم...
12 تير 1393

بازی 72

همیشه که نقاشی با مداد نمیشه نقاشی با گچ روی اسفالت دردونه نمیتونست با گچ روی اسفالت نقاشی بکشه قدرت نگه داشتن گچ و فشردنش روی اسفالت نداشت استین بالا زدیم و هنرنمایی کردیم ابپاش به دست دردونه دادیم که با اسپری اب نقاشی ها ر رنگ کنه کاش تو فصل بهار انجام میدادیم با گلای بهاری اما حالا هم که انجامش دادیم مورد استقبال قرار نگرفت یه مدل دیگه بازی کرد اما خوب بود گلای مختلف جم کردیم یک یه یک به ماهرخ نشون دادیم یه منظره کشیدیم و گلا ر تیکه تیکه کردیم مث پازل خواستیم با ساقه های مختلف با برگای مختلف و.... گل های متفاوت یسازیم و همه چی قاطی بشه که دوست نداشت ...
4 تير 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد